ابعاد خانواده
در مطالعات متعددی که برروی انواع خانواده ها انجام پذیرفته است، محققان به دو بُعد عمده ، که در شکل دادن به رفتار کودکان و نوجوانان نقش مهمی دارند، دست یافته اند. بُعد اول ، سهل گیری در مقابل سخت گیری ، و بُعد دوم ، پذیرش در مقابل طرد است. بعد اول مربوط به میزان استقلالی است که والدین برای فرزندان خود فراهم می کنند. طبیعی است که خاناده های سختگیر رفتار فرزندان را بیشتر جهت می دهند ، از آنان توقعات بیشتری دارند ، مقررات دشوارتری تعیین می کنند و انتظار دارند که فرزندان بدون چون و چرا مقررات وضع شده را رعایت کنند. برعکس ، والدین سهلگیر ، از فرزندان خود انتظارات کمتری دارند، به آنان آزاد ی بیشتری می دهند و دربیان عقاید وعواطف به فرزندان خود استقلال بیشتری می دهند. در بُعد دوم ، یعنی پذیرش در مقابل طرد ، والدین پذیرنده کودکان را ترغیب و تحسین می کنند ، با آنان روابط گرمتری دارند ، بیشتر لبخند می زنند و در مجموع محبت بیشتری نشان می دهند . درحالی که والدین طردکننده غالباً فرزندان خود را تحقیر و تنبیه نموده و از رفتار و گفتار آنان انتقاد می کنند. در مواردی نیز به خواسته های آنها بی تفاوت بوده و به ندرت نسبت به آنان ابراز محبت میکنند. با تلقین این دو بُعد می توان به چهار نوع الگوی فرزندپروری رسید : پذیرنده سختگیر ، پذیرنده سهلگیر ، طردکننده سختگیر ، طردکننده سهلگیر. بدیهی است خانواده های پذیرنده که به فرزندان خود محبت بیشتری دارند، در تضمین سلامت روانی آنان موفق ترند ابراز محبت از طرف والدین موجب رشد سالمتر فرزندان می شود. از سوی دیگر، فرزندان طرد شده از لحاظ روانی مشکلات متعددی پیدا می کنند . ضمناً از لحاظ جسمانی مشکلات بیشتری داشته و در مدرسه نمره های پایینی آورده و درمیان همسالان از محبوبیت کمتری برخوردارند. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که طرد و تخاصم والدین همواره اثرهای ناگواری بر شخصیت کودکان باقی می گذارد. آنچه که درباره ی ساختار خانواده مطرح شد مربوط به روابط کلی والدین با فرزندان است که معلمین آگاه و تحصیل کرده نقش مهم و تأثیر گذاری بر والدین داشته و در هدایت آنها می توانند از بسیاری نابهنجاری ها جلوگیری کنند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ