سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان، پیشوا و پرهیزگاران، سروراند و همنشینی آنها، مایه فزونی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 95 بهمن 12 , ساعت 2:0 عصر

ساخت­گرایی و شیوه عمل معلم در کلاس درس

اصطلاح «ساخت­گرایی» معمولاً به این نظر اشاره دارد که یادگیرندگان خود به ساخت دانش شان اقدام می­کنند. برخلاف رفتارگرایی و پوزیتیویسم که معمولاً بر معلمان و کتاب­های درسی تأکید می­ورزند، ساخت­گرایی به یادگیرندگان فرصت می­دهد دانشی را که حائز اهمیت است، در نظر آورند. اگر به زور واداشته شویم، چیزی را فرابگیریم و احساس کنیم آنچه ارائه می­شود، نامربوط و نامناسب است، به سرعت فراموشش خواهیم کرد. اگر فرصتی فراهم آوریم که یادگیرندگان دانش خود را کشف کنند یا آن را بسازند، یادگیرندگانی پرورش خواهیم داد که دارای توان تفکر انتقادی، حل مسأله و یادگیری مادام­العمر خواهند شد.

ژاکلین و مارتین بروکس اظهار کرده­ند: «ساخت­گرایی، نظریه تدریس نیست، بلکه نظریه­ای است درباره دانش و یادگیری». ساخت­گرایی از رشته­های دانشی متفاوتی نظیر مردم شناسی، فلسفه، و به ویژه روان­شناسی رشدنگر و شناختی برآمده است. مدافعان ساختگرایی، براین باورند که دانش امری وابسته به زمان، رشد کننده، و متکی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی است. چنین رویکردی را می­توان در چشم­اندازهای کسانی چون جان­دیویی، ژان پیاژه و لوویگوتسگی، راجع به کلاس درس ساختگرا ملاحظه کرد. تأکید کلاس­های درس ساخت­گرا بر تجربه­های علمی، همیاری گروهی و تأمل انفرادی است. دیدگاه ساختگرا، آموزش و پرورش را «خود آگاهی یا شعور اجتماعی» تصویر می­کند. از این روست که در نظریه ساختگرایی تأثیرات محیطی، جایگاه مهمی به خود اختصاص می­دهند.

 از این رو، بهتر است به تفاوت­های کلاس­های درس ساخت­گرا و کلاس­های درس سنتی توجه کرد.

این ویژگی­ها برای کلاس­های درس سنتی در نظر گرفته می­شوند:

1)    سخنران بودن معلم

2)    غالب بودن کتاب درسی

3)    ارزش قائل نشدن برای تفکر

4)    فعالیت تقلیدی

5)    ارائه دانش از پیش تعیین شده

6)    اضافه باری اطلاعات

7)    توجه به اجزا به جای توجه به کل

با نگاهی به این فهرست روشن می­شود، کلاس درس سنتی شدیداً معلم محور است. بسیاری از مربیان و متخصصان آموزش و پرورش، گرایش و حرکت به سوی فعالیت­های ساختگرا را ریسکی می­پندارند که ارزش ندارد. برخی دلایلی که معلمان برای عدم پذیرش ساخت­گرایی ارائه می­دهند، بدین ترتیب است:

1)    زمان تغییر گذشته است.

2)    شیوه تغییر نامعین است.

3)    زمان کافی برای دستیابی به اصول ساخت­گرایی در دست نیست.

4)    کنترل کلاسی دشوار است.

5)    منابع کافی در دست نیست.

6)    روش­های قدیمی/ سنتی اثرگذار هستند.

7)    برای اقدام به تدریس ساخت­گرایانه، آموزشی صورت نمی­گیرد.

برخی دلایل اقامه شده بر حق است و نیاز نیست بیش از حد به آن­ها پرداخته شود. برای بهره­گیری مؤثر از ساخت­گرایی در کلاس درس، لازم است که معلمان آموزش ببینند و در مدرسه به منابع مورد نیاز دسترسی داشته باشند. همچنین، کلاس­های درس ساختگرا، زمانبر هستند. افزون بر این، معلمان برای بهره­گیری از ساخت­گرایی در کلاس درس باید صبور باشند و فرایند یادگیری دانش­آموزان را زیر نظر بگیرند. کسانی که به کار بست رویکرد ساختگرایی علاقه دارند، باید ویژگی­های زیر را در نظر داشته باشند:

1)    ارزش­گذاری یا بهادادن به دیدگاه­های دانش­آموزان

2)    در نظر آوری برنامه درسی انعطاف­پذیر

3)    تأکید بر مسائل متنوع و مناسب

4)    جریان دانش از حیطه­ای به حیطه دیگر

5)    نگاه کل نگرانه به مفاهیم و دانش

موارد بالا فقط برخی از ویژگی­هایی است که معلمان باید کلاس­های درس ساخت گرا در نظر داشته باشند. یادگیری فرایند فعالی است که در آن یادگیرنده از درون دادهای حسی بهره می­گیرد و به اطلاعات دریافتی معنا می­دهد. معلم ساختگرا باید برای شناسایی سبک یادگیری هر یک از دانش­آموزان بکوشد و از اطلاعات دریافتی، برای تدارک برنامه درسی سود جوید که به دانش­آموزان در رسیدن به توانایی کامل خود کمک می­کند.


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ