سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 91 آذر 14 , ساعت 11:21 عصر

سلطان به دفترداردستورداداسامی گدایان رابنویسد.دفتردار،اول اسم شاه رانوشت،گفت:دفترداررابه درباربیاورید،تاببینم چه نوشته،آمدشاه دیداول اسم خودش رانوشته گفت:اسم مراچرانوشتی؟گفت:قربان شما باگداچه فرقی دارید؟شماازمردم به زورسرنیزه وظلم پول می گیرید،اماگدایان باالتماس درخواست می کنند،بایدفکرکنی این حرف دراواثرکرد یانه.

                                                           **************************

ازعابدی پرسیدندنمازخواندن،بااین لباسی که پوشیدم چه صورت دارد؟عابدگفت:اگربگویم ناراحت نمی شوی ؟ گفت : خیر.عابد گفت:مثل تومثل آن سگی است که هرغذای نجس رامی خورد ولی وقتی می خواهدبول کند،پای خودش رابلند می کندکه آلوده نشود،این ظالم ازاسب پیاده شده سه روزنزدعابدماند،به قدری گریه کرد،گفت:ازظلم وستم دست بردارید ،آینده  خطرناک وعذاب سخت درپیش دارید،برویدهیزم فروشی کنید،عاقبت خودراخراب نکنید،واقعا لقمه حلال باشد،کم باشد، دنیا زود می گذرد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ