سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انصاف، دوستی را پایدار می کند . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 95 بهمن 10 , ساعت 8:30 صبح

تدریس ساخت­گرا در کلاس درس

معلمان سراسر کشور هرروز بیش از پیش به تدریس و یادگیری ساخت­گرا روی می­آورند. نگاهی به کلاس­های درس ساخت­گرا برخی اصول اساسی آن را آشکار می­سازد:

شرایط غنی یادگیری

موقعیت­های زندگی واقعی اساس یادگیری را تشکیل می­دهند و تدریس ساخت­گرا براین باور است که کودکان طی تلاش برای حل مسائل علمی دائماً فرصت ساماندهی و بازسازی ادراکات خود را دارند و می­توانند برای رسیدن به دانش خود چندین راه را برنامه­ریزی کنند.

کلاس­هایی که از طریق راه کارهای ساخت­گرا اداره می­شوند غالباً جوی شبیه کارگاه آموزشی دارند. این کلاس­ها فرصت کشف فعال، کاوشگری و آزمایش را در اختیار دانش­آموزان قرار می­دهند و موقعیت­ها و قالب­های گوناگون آموزشی-پروژه، سفر، خواندن، گزارش دادن، بحث و گفتگو، کارمیدانی و کارورزی را فراهم می­سازند. آن­ها دانش­آموزان را در زمینه استدلال سؤال کردن، یافتن ارتباطات، برقراری ارتباط، ارزیابی نقطه نظرات، چهارچوب بندی مسائل، کسب و استفاده از شواهد، خلق دانش، درک و فهم، روابط و محصولات جدید به چالش وامی­دارند.

تعامل اجتماعی

 محیط­های یادگیری ساخت­گرا به گونه­ای ساماندهی می­شود که فرصت­های کلانی را برای همکاری و تبادل عقیده با همکلاسی­ها و بزرگترها در اختیار دانش­آموزان قرار می­دهد. کلاس­ها به شکلی هستند که یادگیری دسته­جمعی و موقعیت تدریس توسط همکلاسی در آن وجود دارد. بطوری که دانش­آموزان می­توانند آزادانه با هم صحبت، پرسش و پاسخ و درباره ایده­ها بحث می­کنند.

ارزش­گذاری به تفاوت­ها

 کلاس­های ساخت­گرا به گونه­ای طراحی می­شوند که دانش­آموزانی از سنین مختلف، توانایی­ها و سوابق فرهنگی و زبان­شناختی متفاوت در آن جای گیرند. این کلاس­ها با دانش­آموزانی از سنین و توانایی­های مختلف، محیط انعطاف­پذیری را به وجود می­آورند که در آن دانش­آموزان همتایانی از نظر نقاط قوت، علایق، شیوه و سرعت یادگیری می­یابند. بطوری که هریک از آن­ها هم زمان امکان چالش با بعضی و برتری در میان برخی دیگر را بدست می­آورند.

قرار گرفتن در معرض گوناگونی­ها از هر دو بعد شناختی و فرهنگی غالباً انگیزه لازم برای برقراری ارتباطی را به وجود می­آورد که درک یک مفهوم یا کسب یک مهارت را افزایش می­دهد.

فراهم­آوری زمان برای درک و فهم عمیق

کلاس­های درس ساخت­گرا زمان زیادی را در اختیار دانش­آموزان قرار می­دهد. در ساخت­گرایی بیش از سرعت به کارآیی تأکید هست. هدف، بوجود آوردن لحظه «آهان» است- بارقه «فهمیدم»، درست در لحظه­ای است که ارتباط با درک و فهم گذشته ایجاد، و در قالب جدیدی مستحکم می­شود. به همین دلیل کلاس­های ساخت­گرا جداول زمانی انعطاف­پذیر برای دانش­آموزان در نظر می­گیرند.

درهم تنیدن برنامه درسی با ایده­های بزرگ

با درهم تنیدن برنامه درسیدرک و فهم عمیق دریافت­های معنادار پرورش می­یابد، از این رو موضوع­های مجزای کنار هم گذاشته می­شوند و برنامه درسی کلاس­های ساخت­گرا عموماً ماهیت بین رشته­ای می­یابند.

موضوع­های مورد نظر برای مطالعه، محتوای برنامه­درسی را با توانمندی­های رشدی دانش­آموزان پیوند می­دهند.

معلم به مثابه تسهیل کننده

در یادگیری ساخت­گرا نقش معلم در این فرایند، دادن جایگاه محوری به دانش­آموزان در کلاس و ایجاد فضایی است که در آن دانش­آموزان نقش فعال و کاوشگرانه­ای را در یادگیری ایفا کنند. معلم به عنوان راهنما، مربی، رایزن و مشاور عمل کرده و بین علایق فردی و درک و فهم شاگردان خود و مهارت­ها و دانش متداول مورد انتظار جامعه پل می­زنند.

معلمان برای نیل به این هدف برای آنچه که تدریس خواهند کرد، برنامه می­ریزند. آن­ها از تجویز نسخه­های ثابت و جدول زمانبندی شده دروس اجتناب می­کنند و هرگز مجبور نیستند نسبت به تمام آنچه که طی دوره تحصیلی پیش می­آید شناخت کامل حاصل کنند. بلکه این اجازه را به خود می­دهند که همراه با دانش­آموزان بیاموزند و سعی می­کنند به قدر کافی انعطاف­پذیری داشته باشند که پاسخ­های شاگردان بتواند تدریس و محتوا را تغییر دهد، راهبردهای آموزشی را پیش­برد و یادگیری جدیدی را پدید آورد.

سؤال کردن بخش مهمی از نقش معلم در فضای ساخت­گرا است. معلمان از سؤالات به عنوان داربست یادگیری استفاده و پرسش­هایی را مطرح می­کنند که دانش­­آموزان را به پرسش کنندگان ماهر تبدیل می­کند. آیا چیز تازه­ای دیده­اید؟ چه اتفاقی می­افتد اگر...؟ آیا می­توانید راه دیگری بیابید؟ چگونه می­توان فهمید؟ می­توانی به من نشان دهی کجای متن پشتوانه این تفکر توست؟ این پرسش­ها به دانش­آموزان کمک می­کند دیدگاه­های مختلف را درک کنند و بین آراء و واقعیت تمایز قائل شوند (ویگینز 1987).

در این فرایند، خطاها ارزیابی می­شوند. این کار نه فقط اطلاعاتی در خصوص نوع تفکر دانش­آموزان می­دهد، بلکه فرصت­های فراوانی را در اختیار دانش­­آموزان قرار می­دهد تا در ایده­های خود تجدید نظر نمایند. برخوردی اینگونه با اشتباهات سبب می­شود دانش­آموزان بعدها از خطا کردن کمتر بهراسند و ریسک­هایی را بپذیرند که منجر به کشفیات و درک و فهم­های جدید می­شود.

ساخت براساس علایق و نقاط قوت دانش­آموزان

معلمان ساخت­گرا دانش­آموزان را در کشف این توانایی­ها و علایق یاری می­کنند و تمام تلاش خود را به کار می­بندند تا این علایق و نقاط قوت را تا جای ممکن در برنامه درسی­شان بگنجانند. چون می­دانند هیچ انگیزه­ای برای یادگیری قوی­تر از علاقه عمیق و وادارنده نیست (ایزنر 1991، پرونه 1991).

از دیگر اجزای مهم یادگیری، کار کردن بر روی توانایی­های فردی دانش­آموزان است.

سنجش پشتوانه یادگیری و تدریس

معلمان ساخت­گرا برای شناسایی نقاط قوت و علایق دانش­آموزان از انواع سنجش بهره می­گیرند. سنجش آنان را در شناخت راهبردهای مختلف دانش­آموزان برای یادگیری و میزان پیشرفت و موفقیت دانش­آموزان یاری می­کند.

شواهد گوناگونی این اطلاعات را به دست می­دهد. بعضی از معلمان مشاهدات عینی مستند از دانش­آموزان در حین ساخت چیزی، انجام تحقیق و همکاری با سایرین تهیه می­کنند. برخی دیگر از مهارت­های موجودی، چک لیست و معیارهای رشد استفاده می­کنند، برخی هم از شاگردانشان می­خواهند نمایشگاهی از نتیجه تحقیقات خود را در معرض دید سایرین قرار دهند. این کار، به طریق گوناگون، نشان می­دهد که دانش­آموزان چه می­دانند و قادر به انجام چه کاری هستند. بسیاری از معلمان از اولیا می­خواهند درباره کار فرزندانشان اظهارنظر و آن را ارزشیابی کنند.

این نوع سنجش­ها در مقایسه با آزمون­های سنتی مداد کاغذی اطلاعات با ارزش­تری بدست می­دهند. این سنجش­ها اطلاعات لازم برای ارائه راهبردهای آموزشی و حمایت از آن­ها را به معلمان می­دهد و برنامه درسی را به گونه­ای پیش می­برد که به نحو مطلوبی دانش­آموزان می­توانند به کسب مهارت، اطلاعات و درک و فهم عمیق­تر از گرایشات خود دست بابند.

یادگیری معلم برای تدریس ساخت­گرا

 معلمین با تجربه کردن یادگیری ساخت­گرا، تدریس به شیوه ساخت­گرا بیشتر فرا می­گیرند. چون فرایند تدریس ساخت­گرا فرصت­های کسب دانش جدید درباره دانش­آموزان، یادگیری آن­ها و ماهیت یادگیری فراهم می­سازد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ