یادگیری تفکر و حکمت:
تفکر، یکی از راه های شناخت از طریق عمل ذهن بر روی اطلاعات دریافت شده و اندوختههای قبلی برای تبدیل مجهول به معلوم و دستیابی به نتیجه است.
تعقل به معنای قدرت تجزیه و تحلیل و ربط دادن قضایا و سنجش و ارزیابی یافتهها بر اساس نظام معیار است که از طرق معتبر بهدست آمده است.
ترکیب این دو( تفکر و تعقل) در عرصه نظر و عمل، حکمت است. حکمت و بصیرت زمانی بهوقوع میپیوندد که فرد در فرایند صحیح تفکر با هدایت و رهبری عقل سلیم و نقل صحیح قرار گیرد.
حوزه یادگیری تفکر و حکمت به دنبال ایجاد زمینههایی برای تبیین فرایند تفکر و تعقل و چگونگی دستیابی بهآن در انواع و اشکال مختلف (تفکر خلاق، نقاد، منطقی، و تفکر همراه با مراقبه و عقل نظری و عملی) است.
ضرورت و کارکرد حوزه:
حیات انسان، یک حیات فکری است. تفکر، استعدادی الهی است که در اثر تربیت به فعلیت میرسد و انسان میتواند در پرتو تقوای الهی، با متعادل کردن قوای درونی خویش، از آن در مسیر فطرت توحیدی بهرهبرداری کند. لذا فرایند تربیت باید بهگونهای باشد که طی آن قوّه تفکر و تعقل پرورش یابد.
از آنجا که امروزه متربیان با گسترش فزاینده نوآوریهای مختلف از جمله فنّاوری اطلاعات روبهرو هستند و این مسئله آنها را در معرض انتخابهای مختلف قرار میدهد؛ لذا باید این توانایی را پیدا کنند که بر اساس نظام معیار، دست به انتخاب آگاهانه، آزادانه و مسئولانه بزنند.
تفکر، قوّه ممتاز انسان است که آگاهی عقلانی و حکمت را پرورش داده و به متربیان کمک میکند تا: 1- توانایی استدلال خود را بهبود بخشند؛ 2- خلاقیت خود را پرورش دهند؛ 3- به صورت فردی و میان فردی رشد کنند؛ 4- درک و عمل اخلاقی خود را بهبود بخشند؛ 5- از تجارب خود معنا و مفهوم استخراج کنند و به درک عمیق از پدیدههای جهان خلقت و نگرش توحیدی نایل آیند. و از این طریق امکان مشارکت مؤثر و سازنده افراد در پیشرفت و تعالی جامعه، آگاهی نسبت به حقوق و مسئولیتهای خود و سایر افراد و شرکت در فرایند مردمسالاری دینی فراهم میشود.
حوزهی یادگیری قرآن و معارف اسلامی
آموزشهای مترتب بر این حوزه در برنامه درسی ملی شامل سه حوزه محتوایی قرآن کریم، معارف اسلامی، و عربی میشود.
ضرورت و کارکرد حوزه:
مهمترین هدف تشکیل نظام اسلامی به طور اعم و نظام آموزشی به طور اخص، تربیت دینی- به معنای عمیق و گسترده آن- است. دین مقدس اسلام برنامه جامع تربیتی انسان برای عبودیت و تقرب الی الله است. تعمیق معرفت و ایمان متربیان به اعتقادات، اخلاق و احکام الهی که همان معرفت و ایمان به دین اسلام است، مهمترین رسالت تعلیم و تربیت در نظام اسلامی است.
حوزه یادگیری قرآن و معارف اسلامی بستری برای تقویت اندیشه، ایمان و عمل دینی و برنامهریزی برای دستیابی به معرفت نسبت به برنامه جامع تربیتی انسان است تا به متربیان، میزانی از آگاهی درباره اسلام را بدهد که:
بتوانند بر اساس آن زندگی فردی و اجتماعی خود را بر محور بندگی خدا سامان بدهد.
فرد را توانمند سازد که بهگونهای فعال، جامعه را به سوی آرمانهای اسلامی سوق دهد و در برابر آسیب های اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی و سیاسی/ اجتماعی، ایستادگی و مقاومت کند
و به او این توانایی را بدهد که در آینده در تربیت فرزندان خود موفق و در تعالی جامعه مشارکت مؤثر داشته باشد.
قرآن کریم، به عنوان منبع وحی الهی و منبع اصلی اعتقادات، اخلاق و احکام است. توانایی خواندن همراه با درک معنا، تدبر در قرآن و انس با آن، سبب ورود هر فرد مسلمان به دریای معارف اسلامی است. از این رو، از صدر اسلام تا کنون در جامعه اسلامی، تعلیم کتاب الهی از جایگاه منحصر بهفردی برخوردار بوده است.
یادگیری زبان عربی به عنوان زبان قرآن از اهمیت خاصی برخوردار است. آموزش این زبان سبب میشود که فرد بتواند به طور مستقیم با کتاب الهی خود ارتباط برقرار کند، آن را بفهمد و از رهنمودهای آن بهره ببرد. همچنین آموزش این زبان سبب میشود که متربیان بتوانند از معارف اهل بیت علیهمالسلام و فرهنگ غنی اسلام استفاده کنند
حوزهی یادگیری زبان و ادبیات فارسی
این حوزه شامل دو بخش زبان و ادبیات است. زبان، فرایندی است که از درک و دریافت سخن آغاز میشود و به تولید کلام معنادار می انجامد. ادبیات، تولیدی مرکب و چند سطحی است که واج، واژه، معنا؛ و نحو، سطح و جنبه هنری را نیز شامل میشود. کارکرد هنری زبان در قالب ادبیات ظاهر میشود.
ضرورت و کارکرد حوزه:
زبان و ادبیات فارسی، رمز هویت ملّی و سبب پیوستگی و وحدت همه اقوام ایرانی وگنجینه گران ارجی است که گذشته را به حال و آینده پیوند میدهد.
در این حوزه، زبانآموزان با پیکره نظاممند و عناصر سازهای زبان به گونهای روشمند و علمی آشنا میشوند و توانایی خلق و نگارش و آفرینش در این حوزه را کسب میکنند.
آموزش زبان بستر مناسبی را برای پرورش مهارتها و ارزشهای اخلاقی متربیان در قالبهای متنوع زبان و ادبیات به صورت شفاهی، دیداری و نوشتاری، برای مقاصد و مخاطبان گوناگون فراهم میکند.
بنیاد ارتباط انسان با دیگران بر زبان است. بیشترین فعالیت روزمره ما هنگام گفتوگو با دیگران و استفاده از رسانهها توسط زبان شکل میگیرد. زبان دو کارکرد اصلی دارد: 1- ابزاری برای ارتباط در مراودات اجتماعی، 2- ابزاری برای ایجاد زیبایی هنری که همان ادبیات است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ