حوزهی یادگیری فرهنگ و هنر
فرهنگ مهمترین و غنیترین منبع دستیابی به هویت است و از طریق جهت دادن به شیوه زندگی امکان هویتیابی را به صورت فردی و جمعی فراهم میکند.
فرهنگ شامل: باورها و ارزشها، تاریخ گذشته، مفاخر ملی، آداب و سنتها، قوانین، آثار باستانی، هنر و ادبیات گذشته و معاصر است.
حوزه یادگیری فرهنگ و هنر ناظر به درک معنا و روابط میان پدیدهها (آیه بینی و آیه خوانی)، زیباییشناسی و قدرشناسی نسبت به نشانههای جمال الهی و زیباییها در پیشینه فرهنگی جامعه (نمادها، آداب و رسوم، ارزشها، اسوهها و اسطورهها) و حفظ و تعالی آن است.
ضرورت و کارکرد حوزه:
کارامدترین امکانات در امر تربیت با عنایت به اهمیت فرهنگ و هویت ملی و نقشی که این دو مقوله در استقلال، خودکفایی، عزّت نفس و مقابله با از خودبیگانگی ایفا میکنند، موضوعاتی هستند که از فرهنگ اسلامی، ایرانی و انقلابی ما نشئت گرفته و در احراز هویت ملی اثرگذار باشند.
هنر به عنوان تجلّی باورهای جامعه از وجوه تمایز انسان با سایر موجودات است و میتواند به عنوان یکی از بارزههای هویت و به ویژه هویت فرهنگی و معنوی، موجب رشد و ارتقاء تمدن و فرهنگ جوامع باشد.
تربیت فرهنگی و هنری سبب شناخت پیشینه فرهنگی و تواناییهای فردی و توسعه ظرفیتهای وجودی و کسب بخشی از شایستگیهای مورد نیاز برای زندگی میشود.
دستیابی به کمال در اخلاقیات، ارزیابی فرهنگ بشری بر اساس نظام معیار، درگرو دستیابی متربیان به ابزار و رسانههایی با توان بازنمایی دامنه وعمق ارزشهاست.
استفاده از هنر و قالبهای هنری مناسبترین طریق بازنمایی تجربیات غنی از احساس و عواطف انسانی است.
شناختی که در اثر آشنایی با هنرها و میراث فرهنگی ایجاد میشود، زمینهساز حفظ، احیا و اشاعه هنرهای ایرانی - اسلامی، هویت بخشی به فرد و جامعه و مقابله با تهاجم فرهنگی است.
مهمترین کارکرد این حوزه را میتوان سواد فرهنگی و هویت بخشی، ایجاد شوق و نشاط، تأمین بهداشت روانی، درک و بیان احساسات و معانی و ابراز وجود به زبان هنرها، پرورش حواس، ذوق زیباشناسی، قدرت تخیل، پرورش هوشهای چندگانه، خلاقیت، سواد هنری، قدرت تمرکز، تفکر، دقت، نظم ذهنی، استدلال و حل مسئله و ارزشیابی، قدرشناسی از زیباییها و میراث فرهنگی، توسعه مهارتهای اجتماعی- ارتباطی و تمایل به برقراری ارتباط با دیگران و تبادل احساسات، عواطف و ارزشها، علاقه به مشارکت و همیاری در فعالیتهای گروهی، آمادگی برای ارائه و دریافت اطلاعات در اشکال مختلف عنوان کرد.
حوزهی یادگیری سلامت و تربیت بدنی
حوزه سلامت و تربیت بدنی به دنبال برقراری سلامتی کامل جسمی، روانی؛
ایجاد زمینههایی در جهت شناساندن روشهای درست فعالیت جسمانی، ارتقا تواناییهای بدنی؛
تبیین روشهای تفریحی سالم و ترویج بهداشت و اصول سالم زیستن؛
پیشگیری از ایجاد بیماری و اختلال و معلولیتهای اندامی؛
و توانمندسازی افراد در تسلط بر رفتار خود و حفظ سلامت است.
ضرورت و کارکرد حوزه:
در آموزههای اسلامی، بدن انسان هدیه و امانتی الهی برای تکامل روح محسوب میشود.
حفظ بدن از خطرها، آسیبها و برقراری سلامت تکلیف دینی و الهی میباشد و در کلام معصومین علیهمالسلام نیز بر این حقیقت تأکید شده است.
سلامت و تربیت بدنی به عنوان عاملی اساسی و مؤثر در توسعه فردی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، اقتصادی است.
و ابزاری ضروری برای رشد و پرورش انسانهایی سالم و توانمند جهت دستیابی به ابعادی از حیات طیبه است.
کسب صلاحیتهای اساسی این حوزه، متربیان را قادر میسازد تا ظرفیتهای جسمی، روحی و روانی خود را بشناسند، به آن اعتماد کنند و در جهت پرورش آن کوشا باشند.
این آموزهها به متربیان کمک میکند که در قبال بهداشت و سلامتی خود مسئولیت بپذیرند و به نقش خود در تضمین سلامتی جسمی و روانی و سلامتی و نشاط فردی و اجتماعی، به خصوص سلامت خانواده اعتقاد داشته باشند.
متربیان در خلال فعالیتهای بدنی یاد میگیرند چگونه در قالب گروه کار کنند، اعتماد به نفس خود را افزایش دهند، برای اوقات فراغت خود برنامه ریزی کنند، خطرکنند، در مسائل درگیر شوند و به کمک دیگران مسائل را حل کنند.
سلامت و بهداشت موجب رفاه کامل جسمی، روانی، اجتماعی، و معنوی و پیشگیری از ایجاد بیماری و ضایعات و معلولیتهای جسمی، حسی، حرکتی، و موجب توانمندسازی فرد در تسلط بر رفتار و حفظ سلامت خود و پیشگیری از کردارهای پرخطر و بهبود زندگی متربیان میشود.
حوزهی یادگیری کار و فناوری
حوزه کار و فنآوری شامل کسب مهارتهای عملی برای اداره امور زندگی؛
و کسب شایستگیهای مرتبط با فنّاوری و علوم وابسته، جهت آمادگی ورود به حرفه و شغل در بخشهای مختلف اقتصادی و زندگی اجتماعی است.
ضرورت و کارکرد حوزه:
با توجه به آموزههای اسلامی کار و اشتغال، دارای ارزش تربیتی است و انسان از طریق کار، نفس سرکش را رام کرده و شخصیت وجودی خویش را صیقل داده، هویت خویش را تثبیت کرده و زمینه ارتقاء وجودی خویش را مهیا میکند.
و نیز با توجه به رشد سریع تغییرات فنّاوری، اجتماعی و اقتصادی، پیچیدگیهای دنیای کار به همراه وجود چالشها و مفاهیمی از قبیل توسعه پایدار و همه جانبه، آموزش مادامالعمر، آموزش برای همه و فرصتهای برابر، کار شایسته، جهانیسازی، رسیدن به شاخصها و استانداردهای توسعه ضرورت دارد افراد کشور در هر بخش از زندگی اجتماعی و حرفهای خود بهطور مستمر دانش، مهارت و نگرش خود را بر اساس برنامهریزی دقیق توسعه دهند تا در جامعه دانش محور، زندگی و کار هدفمندی را دنبال نمایند.
آموزش فنّاوری، کار و مهارت آموزی، باعث پیشرفت فردی، افزایش بهرهوری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعه یافتگی خواهد شد. این آموزشها توزیع نیروی انسانی را اصلاح مینماید و سرمایهگذاری در آن، سرمایهگذاری برای آینده تلقی می شود.
کشور ما ظرفیتها، منابع و مزیتهای ویژه و متنوعی را داراست و هم اکنون برای رسیدن به اهداف حال و آینده کشور (توسعه همه جانبه و پایدار) در چشم انداز 20 ساله، نیازمند فنّاوری، نیروی کار بهرهور و فنآور در تمامی حرف و مشاغل برای بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میباشد.
حوزهی یادگیری علوم انسانی و مطالعات اجتماعی
حوزهی یادگیری علوم انسانی و مطالعات اجتماعی به مطالعهی کنشها و تعاملات انسانی وتوانایی ایجاد رابطهی مثبت و سازنده با خلق حول محور رابطه با خدا؛
درک موقعیت و فراموقعیت و عناصر آن در ابعاد مختلف (زمان، مکان، عوامل طبیعی و اجتماعی) و سنتهای الهی حاکم بر فرد وجامعه میپردازد؛
و در پی تقویت و پرورش کنشهای مطلوب، متناسب با نظام معیار است.
ضرورت و کارکرد حوزه:
زندگی توحیدی مستلزم شناخت کنشهای آدمیان، پیشبینی کنشها، پیامدهای آنها، ارزشگذاری در مورد کنشهای خوب و بد و تربیت فردی و اجتماعی است که عمدتا علوم انسانی و مطالعات اجتماعی متکفل آن است. حصول تربیت متعالی در گرو رابطه و تعامل متقابل فرد و جامعه است.
آموزشهای این حوزه برخاسته از فرهنگ و تاریخ جامعه، در خدمت هویت تاریخی و فرهنگی آن میباشد و بسترهای لازم برای تحقق عدالت و پیشرفت را فراهم میآورد. آموزش تعامل مسئولانه با جامعه و مسائل آن و نیز ارتقا توان شناختی، نگرشی و مهارتی در متربیان برای اصلاح دینمدارانهی مسائل زندگی فردی و جمعی از کارکردهای مهم این حوزه است.
تربیت اجتماعی سیاسی متربیان را قادر میسازد تا ضمن حفظ هویت شخصی به عنوان عضوی از جامعهی انسانی با طیفی از مردم و گروهها ارتباط برقرار نموده و در فعالیتهای اجتماعی مشارکت عقلانی و مسئولانه داشته باشند.
خودآگاهی و بالابردن حس مسئولیت دینی و هویت بخشی به فرد و جامعه از کارکردهای مهم این حوزه است. توانایی برقراری روابط مثبت و سازنده بر اساس نظام معیار متربیان را قادر می سازد تا احساس تعلق گروهی/ اجتماعی خود را رشد داده و به عنوان یک ایرانی مسلمان وظایف و مسئولیتهای خود را در قبال خانواده، جامعه، محیط کار انجام دهند تا به تحقق مردمسالاری دینی کمک نموده و در پرتو آن بتوانند روابط سازنده ای با سایر جوامع و فرهنگها برقرار کنند.
برقراری رابطهی مؤثر و سازنده، نیازمند درک سنتهای الهی، مطالعه محیط طبیعی و انسانی(سیر در آفاق و انفس)، احساس همدلی، نوع دوستی و احترام نسبت به دیگران و کنترل هیجانات و احساسات به هنگام قرارگرفتن در موقعیتهای واقعی و چالش برانگیز (خانوادگی، اجتماعی، بینالمللی) است.
به این منظور متربیان نیاز دارند در آموزشهای مدرسهای فرصتهایی برای به چالش کشیدن ایدههای خود و دیگران در خصوص مسایل اجتماعی در سطح محلی، ملی و جهانی؛ را در اختیار داشته باشند تا از این طریق روحیهی حقیقت جویی، عدالتخواهی، حقطلبی، تکلیفمداری، دعوتگری، مذاکره، انصاف، و نوع دوستی و پذیرفتن مسئولیت الهی خود در قبال نوع بشر، خصوصا محرومان و مستضعفان را پرورش دهند.
آنان باید بتوانند ویژگیهای تمدن و فرهنگ ایرانی اسلامی و تأثیر آن در توسعهی جامعهی بشری را درک کرده و نقش خود را در جهان امروز برای حفظ و ارتقا موقعیت و جایگاه ایران در بین کشورهای منطقه و در سطح جهان بشناسند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ