سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ او را گفتند : چگونه بر هماوردان پیروز گشتى ؟ فرمود : ] کسى را ندیدم جز که مرا بر خود یارى مى‏داد . [ و اشارت بدین مى‏فرماید که بیم من در دل او مى‏افتاد . ] [نهج البلاغه]
 
جمعه 90 دی 16 , ساعت 10:9 عصر

سیگار
ای جوان شوخ و شاداب و قشنگ
یک نصیحت گوش کن بی دنگ و فنگ

می دهم پندی تو را در کار گیر
در جوانی دوری از سیگار گیر

پُک به سیگار آخرش معتادی است
گر چه آغازش شبیه بازی است

گر تو سیگاری شوی دان مرده ای
قلب سالم را ز تن در برده ای

دود سیگار است سمی در بدن
می برد شادیّ و پاکی را ز تن

سینه ات پُر خلط و شُش ها پُر ز دود
زهر را خوردن برای تو چه سود

می شود دندان سیاه و لب کبود
گر تو را گوشت به این پندم نبود

هم ز تو بیزار گردد قوم و خویش
هم ضررها می کشی از جیب خویش

گر تو را باشد به سر اندیشه ای 
کی بگیری این چنین تو پیشه ای

در جماعت هر که سیگاری کشد
دوستی را با خلایق می کُشد

گوش بنما گوش بنما ای رفیق
تا به پای خود نیفتی در حریق

نقشه ی بیچارگی ترسیم کرد 
آن که سیگاری تو را تقدیم کرد

سین سیگار است سمّ و زهر و درد
کی بود نفعی تو را ای نیکمرد

یاء آن باشد نشان یأس تو
می برد امّید را از شخص تو

گاف آن ای جان ،گرفتارت کند
در میان جمع او خوارت کند

آی سیگار است آه و باشد راه آن 
طبل رسوایی میان مردمان

 

 


شعر از دوست خوبم جناب آقای محمد رحیمی رضوان دبیر ادبیات فارسی تقدیم به همه ی دانش آموزان پاک میهن اسلامی که ارزش سلامتی خود را بیش از پیش  بدانند و همیشه مواظب خود و دوستانشان باشند.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ