سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه خداوند، بـنده ای را دوست بدارد، امانتداری را محبوبش می گرداند. [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 90 بهمن 25 , ساعت 11:1 عصر

علی بزرگ مولود کعبه

علی فرزند کعبه است . آن روز که هنوز بانگ مسلمانی و رسالت محمد بلند نبود ، علی را خدایش د رخانه اش متولد ساخت تا فریادی باشد بر سر تمامی زرمداران زور پرست تزویرگر . تا صاعقه ای باشد و نشانه ای از عدل ، از انسانیت و آزادی و آزادگی . نشانه ای برای همیشه تاریخ . تا تاریخ بداند که دینداری چون علی میتواند عادل ترین باشد . حکومتش می تواند آزادترین حکومت ها باشد و سیره اش می تواند فریادگر عدالت و انسانیت .

زمانی که محمد از حرا به زیر آمد تا بگوید آن چه را که جبرییل امین به او ابلاغ کرد ، اطمینان داشت که حداقل دو یار و همراه دارد . دو انسانی که ظرفیت حق را دارند . خدیجه همسر پیامبر و علی برادر و پسرعمش . علی دائر مدار حق است . چگونه می تواند حق را نپذیرد ؟! هرگز . حاشا و کلا که علی با محمد هم داستان نشود . آنچه در دین نبوی موج میزد ، همان بود که با روح علی درآمیخته بود و همان است که علی مدعی است که : لم یسبقنی الا رسول الله ، صلی الله علیه و آله و سلم ، بالصلاة . آری !

هیچ کس د رنماز علی ، د رطاعت علی و در بندگی علی بر علی پیشی نگرفت الا رسول خدا که رحمة للعالمین بود که خدایش فرمود : لو لاک لما خلقت افلاک

علی 13 سال با پیامبر در مکه در سخت ترین شرایط بود . در اوج رنج و درد ناشی از حق پرستی ، علی آب دیده شد و فولاد وجودش برای روزهایی که نگاه داری حق چونان آتش کف دست بود ، آماده گشت . روزهایی که باید با دوستان دیروز و دشمنان امروز ، آنان که زر و زور و تزویر سربازان اردوگاه شیطانشان کرده ، به مقابله برخیزد ، مقابله ای .

علی در شب لیلة المبیت با خوابیدن بر جای رسول ثابت کرد که روئین تن است . نه چیزی از دنیا دارد که از دست بدهد و نه چیزی از دنیایی که خود فریاد سه طلاقه کردنش را بر سرش میزد ، می خواست که بخواهد مراعات کند . او بر جای مردی خوابید که هجرتش تاریخ موجودیت بشری را تغییر داد . علی فدایی خیر العالمین شد .

در مدینة النبی نیز علی یکه تاز میدان انسانیت و عشق بود . در عرصه احد با 70 زخم هم چنان برای دفاع از پیامبر و آرمانش شمشیر میزد و خم به ابرو نمیآورد و در خندق با ضربه ای که از 70 سال عبادت برتر بود کمر کفر را شکست تا کفر دشمنی تمام قد را در مقابل خود ببیند و از هیبت وجودش غالب تهی کند .

10 ساله مدینه سالهای ارزش علی بود . هنگامی که محمد به حکم انما بشر مثلکم جان به جان آفرین تسلیم کرد ، اولین ثمره آموزه های نبوی را می بینیم . علی پسرعمش را هنوز غسل نداده ، مدعیان جانشینی سر برآورده اند و برتری های جاهلی قبیلگی چونان خوره به جان مسلمین افتاده . در ثقیفه محشری کبری برپا شد و کردند آنچه را که از پیش مهیا ساخته بودند . علی در این گاه با دوراندیشی ، حقیقتی بزرگتر را که دین پیامبر و خدای پیامبر بود بر حقیقت امامت و جانشینی خودش مقدم داشت . او خار در چشم و استخوان در گلو ماند تا فریادش برای همیشه تاریخ جاودان بماند .

علی در دوران 25 ساله سکوتش بلند ترین فریادها را زد . او به تمامی حق طلبان در تاریخ آموخت که هنگامی که نقش اپوزیسیون حاکمیت را به عهده میگیرند و حکومت که حق آنهاست در دستان دیگری است ، با عمل خود به اصلاح جامعه بپردازند و به جای بهانه گیری و نشستن بر برج عاج و انتقادهای نابود کننده به اصلاح کار و تذکر بپردازدند . علی میآموزد که اگر مشروعیت مردمی نداشتید به همکاری مصلحانه با حکومتی که این مشروعیت را دارد بپردازید و البته و صد البته همچنان موضع انتقادی خود را حفظ کنید . علی آنچنان در دستگاه خلفای سه گانه عامل آرامش و ثبات بود که خلیفه ثانی فریاد میزند که لو لا علی لهلک عمر .

اما زمان اینگونه نمی پاید . پس از خلیفه سوم و فساد حکومتش که به کشته شدنش انجامید ، آنچه از مسلم در بلاد مسلمین یافت میشد به علی روی میآورند . اینجاست که فاز سوم زندگی علی آغاز میشود . مرحله ای که برای تمامی طول تاریخ انسانیت معلمی میشود که انسان بودن ، حاکم بودن و آزاد مرد بودن را می آموزد .

به سوی علی هجوم میاورند تا افسار شتر خلافت را به دستانش بسپارند . علی ابتدا نمی پذیرد . دعوتی را که به تعبیر خودش فرزندانش ، حسنینش داشتند در زیر دست و پا می ماندند را نمی پذیرند و می گوید علی را به خودش واگذارید . اما حضور الحاضر حجت را بر علی تمام می کند و افسار شتر خلافت را ساربانی برترین به دست می گیرد . علی می گوید حکومت از آب بینی بزی ماده برای من بی ارزش تر است . اما حکومت را به دست می گیرد تا حقی را بر پا سازد و حق مظلوم را از ظالم بازستاند . حکومت برای علی به خاطر حکومت نیست . برای علی حفظ نظام از اوجب واجبات نیست . بلکه حفظ عدالت و برپا کردن پرچم همیشه سرفراز عدل و داد است که برای علی ارزش است . علی فریاد می زند و از حق های خورده شده توسط زرمندان سخن می گوید . زرهایی که در دوران خلیفه ثالث ا زبیت المال مسلمین برداشت شده و علی این اموال را ، اگر حتی کابین زنان باشد ، می خواهد به خزانه مسلمین بازگرداند . و به این دلیل است که علی هنوز به خلافت نرسیده ، دزدان بیت المال و مفت خوارانی که زمانی همه چیز داشتند و زیاده از بیت المال مسلمین به شکمهای رانت خوار دزد خود می ریختند ، امروز که می بینند علی حقوقشان را از بیت المال با غلامشان برابر کرده به ستوه می ایند و به توطئه علیه علی بر می خیزند . علی دو جنگ با این مفت خواران دارد . در جمل سوء استفاده چیان از حرم نبوی را سرجای خود می نشاند و در صفین تا نابودی چادر ظلم می رود ، اما دریغا از نفهمی جاهلانی که از دین تنها ظاهرش را دیده اند و ا زقرآن تنها چند تکه پاره کاغذ . اینان قرآن ناطق را وانهادند و کاغذ را حجت گرفتند و فتنه برپا ساختند که جز علی کسی را یارای مقابله با آنان نبود و در نهروان علی چشم فتنه را درآورد . متحجرینی که جز پوسته دین نمی دیدند و هیچ نظری را محترم نمی شمردند با صف آرایی د رمقابل علی مظلومیت و حقانیت علی را به تاریخ نشان دادند . علی که عادل ترین د رقضاوت بود و خود و یهودی ذمی را در دادگاه همانند هم می دید و قاضی را نهیب میزد که بین خلیفه مسلمین و مردی ذمی تفاوتی نگذارد به چنین دردهایی دچار شد .

اما حکومت 4 سال و اندی علی نمونه حکومت ها بود . علی با وجود امامت و ملکه عصمتش ، تا زمانی که حضور مردم میسور شد و توسط جمیع مردم تائید نگردید ، به حکومت دست نیازید . علی آزاد ترین حکومت ها را داشت . انتقاد از علی نه مستوجب زندان بود و نه اقدام علیه امنیت تلقی می شد . علی با وجود عصمتش فریاد می زد که من بالاتر از این نیستم که خطا کنم . او خود را مطلقه نمی دانست . توجه کنید ! کسی که ولایتش به حکم آیه انما ولیکم ... د رقران تصریح شده خود را مطلق نمی دانست و در بازار می گشت و انتقادات مردم را می شنید و امروز چه بیشرمانه عده ای که خاک پای او نیز نمی شوند به او خود را شبیه می گیرند و خودرا فوق خطا می پندارند . بماند !

علی اوج مردانگی بود . هیچگاه بر مظلومی دست اندازی نکرد که هیچ . یار همیشگی مظلومان بود و یار همیشگی اش خدایش و چاه های کوفه . چاه هایی که اگر امروز هم زبان بگشایند و از دردهای علی بگویند ، فکر نمی کنم گوشی یارای شنیدن دردهای علی را داشته باشد که هر چه انسان ها بزرگ تر باشند دردهایشان نیز بزرگتر است .

و علی قربانی جهل شد . جهلی که در تاریخ همیشه و همیشه ریشه داشته و دارد . خوارجی که همیشه علی و رهروانشان را به تیغه اتهاماتی چون ارتداد زخم زده اند . اینان آنچه را که خود می فهمند اسلام ناب می پندارند و غیر از آن را باطل مطلق . اگر کسی کلامی و نظری غیر از آنچه اینان می اندیشند داشته باشند به تیر غیب ارتداد گرفتار می شوند . وای به حال زمانی که قدرت در دستانشان باشد که آن روز باید گفت واویلا .

علی با فریاد فزت برب الکعبه در سحرگاه 19 رمضان به ضربت جاهلی گرفتار می اید و در 21 رمضان به دیدار معبودش ، خدایش و همچنین محبوبینش ، محمد و فاطمه می رسد .

اما هنوز نمی دانیم علی د رشبهای چاه ها چه میگفت که اگر می دانستیم ...

شب ز اسرار علی آگاه است                 دل شب محرم سر الله است

 


<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ