خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود 727-792 هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در 727 (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در 717 (تاریخ عصر حافظ) می دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال ها و حدود 710 هجری قمری تخمین می زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از 710 واقع شده و به گمان غالب بین 720 تا 729 روی داده است.
سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان 792 هجری قمری می باشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد 777 ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد 817 ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شده است). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته است.
نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال 638 هق - 1240 م) محیالدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و 50 سال قبل ازآن (یعنی در سال 672 هق - 1273 م) مولانا جلالالدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.
بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دورانها میدانند. اشعار حافظ را غزل میگویند و بنمایه غالب غزلیات او عشق است.
حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل داده اند. تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با ترکیب اسلوب و شیوه شعرای پیشین خود سبکی را بنیان نهاده که اگر چه پیرو سبک عراقی است اما با تمایز ویژه به نام خود او شهرت دارد. برخی از حافظ پژوهان شعر او را پایه گذار سبک هندی می دانند که ویژگی اصلی آن استقلال نسبی ابیات یک غزل است (حافظ نامه، خرمشاهی). دیوان او مشتمل بر حدود 500 غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است. با این حال عمده شهرت وی در سرودن غزل است. مضامین غزلیات او عمدتاً متاثر از تالمات روحی، اعتقادات مذهبی و شخصی، اخلاق، عشق و تحت تاثیر وقایع سیاسی و حوادث اجتماعی عصر خود است.
حافظ به زبان عربی یعنی نگه دارنده و به کسی گفته میشود که بتواند قرآن را از حفظ بخواند
زندگی حافظ
درباره زندگی حافظ اطلاعات دقیقی در دست نیست. گفته میشود که پدر وی بهاءالدّین نام داشته و تاجر بودهاست. حافظ کودکی بیش نبود که پدرش را از دست میدهد.
حافظ و غزل
بلبل از فیض گل آموخت سخن، ورنه نبود اینهمه قول و غزل تعبیه در منقارش (حافظ)
حافظ را در زمره? چیرهدستترین استادان غزلسرایی در زبان فارسی دانستهاند (صفحه? 224 Arthur Arberry) موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازلهاست و غزلسرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه پردازیست.
با آنکه حافظ غزل عارفان? مولانا و غزل عاشقان? سعدی را پیوند زدهاست، نوآوری اصلی بهسبب تک بیتهای درخشان، مستقل، وخوشمضمون فراوانی ست که ایجاد کردهاست. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سورههای قرآن تأثیر گرفته است، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانستهاند (صفح? 34 حافظنامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری (حافظ)
حافظ و پیشینیان
یکی از بابهای عمده در حافظشناسی مطالع? کمّی و کیفی میزان، گستره، مدل، و ابعاد تأثیر پیشینیان و همعصران بر هنر و سخن اوست. این نوع پژوهش را از دو دیدگاه عمده دنبال کردهاند: یکی از منظر استقلال، یگانگی، بی نظیری، و منحصربهفرد بودن حافظ و اینکه در چه مواردی او اینگونه است. دوّم از دیدگاه تشابهات و همانندیهای آشکار و نهانی که مابین اشعار حافظ و دیگران وجود دارد.
از نظر یکتا بودن، هر چند حافظ قالبهای شعری استادان پیش از خودش و شاعران معاصرش همچون خاقانی، نظامی، سنایی، عطار، مولوی، عراقی، سعدی، امیر خسرو، خواجوی کرمانی، و سلمان ساوجی را پیش چشم داشته، زبان شعری، سبک و شیوه? هنری، و نیز اوج و والایی پیامها و اندیشههای بیانگردیده با آنها چنان بالا و ارفع است که او را نمیتوان پیرو هیچکس بهحسابآورد (صفحه? ز، پشگفتار در دیوان حافظ با ترجمه و شرح اردو توسط عبادالله اختر).
کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند (حافظ)
از منظر تأثیر آثار دیگران بر حافظ و اشعارش، پیشزمین? (background) بسیاری از افکار، مضامین، صنایع و نازکخیالیهای هنری و شعری حافظ در آثار پیشینیان او هم وجود دارد (صفح? 40 حافظنامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)
شرح حافظ
بنا به ماهیّت و طبیعتش، شعر حافظ شرحطلب است. این امر، به هیچ وجه ناشی از دشواری یا دیریابی آن نیست، بلکه، در چندپهلویی، پرمعنایی، و فرهنگمندی شعر حافظ نشاندارد (صفحه? یک، شرح عرفانی غزلهای حافظ.)
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد زیر هر نغمه که زد، راه به جایی دارد (حافظ)
همین ویژگی کمهمانند، و نیز عالَمگیری و رواج بیمانند شعر اوست، که از دیرباز شرحنویسان زیادی را برآن داشتهاست که بر دیوان اشعار حافظ شرح بنویسند. بیشتر شارحان حافظ از دو قلمرو بزرگ زبان و ادبیّات فارسی، یعنی شبه قارّه? هند و امپراطوری عثمانی، به صورت زیر برخاستهاند. از جمله? مشهورترین آنها عبارتند از:
شارحان ترک
سودی بسنوی (وفات: 1000 ه.ق.)، نویسنده? شرح چهار جلدی بر دیوان حافظ
سروری (وفات: 969 ه.ق.)
شمعی (وفات: 1000 ه.ق.)
سید محمد قونیوی متخلص به وهبی (وفات: 1244 ه.ق.) (صفحه? 2، شرح عرفانی غزلهای حافظ) حافظ پژوهان شبه قاره
این گروه بیشتر از دسته? پیشین به شعر حافظ و شرحنگاری برآن رویآوردهاند. تنها از ربع نخست سده? یازدهم هجری تا ربع اوّل سده? دوازدهم (حدود 100 سال) 9 شرح کوچک و بزرگ در منطقه? پنجاب نوشتهشدهاست. بهعنوان نمونه میتوان این دو را ذکرکرد:
مرجالبحرین توسّط ختمی لاهوری در سال 1026 ه.ق.
مولانا عبدالله خویشگی قصوری که 4 شرح بر دیوان خواجه نوشت (1106 ه.ق.)
آرامگاه حافظ
آرامگاه حافظ در شیراز.
آرامگاه حافظ در منطق? حافظیّه و در فضایی آکنده از عطر و زیبایی جانپرور گلهای شیراز درهمآمیخته با شور اشعار خواجه واقع شدهاست. این مکان یکی از جاذبههای مهمّ توریستی هم بهشمار میرود، و در زبان عامیان? خود اهالی شیراز، رفتن به حافظیّه معادل با زیارت آرامگاه حافظ گردیده است. اصطلاح زیارت که بیشتر برای اماکن مقدّسی نظیر کعبه و بارگاه حسینبن علی، امام سوّم شیعیان بهکار میرود، بهخوبی نشانگر آنست که حافظ نزد ایرانیان چه چهر? مقدّسی دارد. معتقدان به حافظ رفتن به آرامگاه او را با آداب و رسومی آیینی همراه میکنند، از جمله با وضو به آنجا میروند، و در کنار آرامگاه حافظ کفش خود را از پای بیرون میآورند که در فرهنگ مذهبی ایران نشان? احترام و قدسی بودن مکان است. آرامگاه حافظ همچنین مکانی فرهنگیست. بهعنوان مثال، برنامههای مختلف شعرخوانی شاعران مشهور یا کنسرت خوانندگان بخصوص سبک موسیقی ایرانی و عرفانی در کنار آن برگزار میشود. حافظ شیرازی در شعری پیشبینی کرده است که مرقدش پس از او زیارتگاه خواهد شد:
بر سر تربت ما چون گذری، همّّّت خواه که زیارتگه رندان جهان خواهد شد
لیست کل یادداشت های این وبلاگ