ساختگرایی و شیوه عمل معلم در کلاس درس
اصطلاح «ساختگرایی» معمولاً به این نظر اشاره دارد که یادگیرندگان خود به ساخت دانش شان اقدام میکنند. برخلاف رفتارگرایی و پوزیتیویسم که معمولاً بر معلمان و کتابهای درسی تأکید میورزند، ساختگرایی به یادگیرندگان فرصت میدهد دانشی را که حائز اهمیت است، در نظر آورند. اگر به زور واداشته شویم، چیزی را فرابگیریم و احساس کنیم آنچه ارائه میشود، نامربوط و نامناسب است، به سرعت فراموشش خواهیم کرد. اگر فرصتی فراهم آوریم که یادگیرندگان دانش خود را کشف کنند یا آن را بسازند، یادگیرندگانی پرورش خواهیم داد که دارای توان تفکر انتقادی، حل مسأله و یادگیری مادامالعمر خواهند شد.
ژاکلین و مارتین بروکس اظهار کردهند: «ساختگرایی، نظریه تدریس نیست، بلکه نظریهای است درباره دانش و یادگیری». ساختگرایی از رشتههای دانشی متفاوتی نظیر مردم شناسی، فلسفه، و به ویژه روانشناسی رشدنگر و شناختی برآمده است. مدافعان ساختگرایی، براین باورند که دانش امری وابسته به زمان، رشد کننده، و متکی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی است. چنین رویکردی را میتوان در چشماندازهای کسانی چون جاندیویی، ژان پیاژه و لوویگوتسگی، راجع به کلاس درس ساختگرا ملاحظه کرد. تأکید کلاسهای درس ساختگرا بر تجربههای علمی، همیاری گروهی و تأمل انفرادی است. دیدگاه ساختگرا، آموزش و پرورش را «خود آگاهی یا شعور اجتماعی» تصویر میکند. از این روست که در نظریه ساختگرایی تأثیرات محیطی، جایگاه مهمی به خود اختصاص میدهند.
از این رو، بهتر است به تفاوتهای کلاسهای درس ساختگرا و کلاسهای درس سنتی توجه کرد.
این ویژگیها برای کلاسهای درس سنتی در نظر گرفته میشوند:
1) سخنران بودن معلم
2) غالب بودن کتاب درسی
3) ارزش قائل نشدن برای تفکر
4) فعالیت تقلیدی
5) ارائه دانش از پیش تعیین شده
6) اضافه باری اطلاعات
7) توجه به اجزا به جای توجه به کل
با نگاهی به این فهرست روشن میشود، کلاس درس سنتی شدیداً معلم محور است. بسیاری از مربیان و متخصصان آموزش و پرورش، گرایش و حرکت به سوی فعالیتهای ساختگرا را ریسکی میپندارند که ارزش ندارد. برخی دلایلی که معلمان برای عدم پذیرش ساختگرایی ارائه میدهند، بدین ترتیب است:
1) زمان تغییر گذشته است.
2) شیوه تغییر نامعین است.
3) زمان کافی برای دستیابی به اصول ساختگرایی در دست نیست.
4) کنترل کلاسی دشوار است.
5) منابع کافی در دست نیست.
6) روشهای قدیمی/ سنتی اثرگذار هستند.
7) برای اقدام به تدریس ساختگرایانه، آموزشی صورت نمیگیرد.
برخی دلایل اقامه شده بر حق است و نیاز نیست بیش از حد به آنها پرداخته شود. برای بهرهگیری مؤثر از ساختگرایی در کلاس درس، لازم است که معلمان آموزش ببینند و در مدرسه به منابع مورد نیاز دسترسی داشته باشند. همچنین، کلاسهای درس ساختگرا، زمانبر هستند. افزون بر این، معلمان برای بهرهگیری از ساختگرایی در کلاس درس باید صبور باشند و فرایند یادگیری دانشآموزان را زیر نظر بگیرند. کسانی که به کار بست رویکرد ساختگرایی علاقه دارند، باید ویژگیهای زیر را در نظر داشته باشند:
1) ارزشگذاری یا بهادادن به دیدگاههای دانشآموزان
2) در نظر آوری برنامه درسی انعطافپذیر
3) تأکید بر مسائل متنوع و مناسب
4) جریان دانش از حیطهای به حیطه دیگر
5) نگاه کل نگرانه به مفاهیم و دانش
موارد بالا فقط برخی از ویژگیهایی است که معلمان باید کلاسهای درس ساخت گرا در نظر داشته باشند. یادگیری فرایند فعالی است که در آن یادگیرنده از درون دادهای حسی بهره میگیرد و به اطلاعات دریافتی معنا میدهد. معلم ساختگرا باید برای شناسایی سبک یادگیری هر یک از دانشآموزان بکوشد و از اطلاعات دریافتی، برای تدارک برنامه درسی سود جوید که به دانشآموزان در رسیدن به توانایی کامل خود کمک میکند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ